جست وجو در ماجرای کتابخانه های گوناگون، تفاوت کتابخانه شخصی و عمومی

به گزارش وبلاگ استش، خبرنگاران، کامران برادران: در ایران آلبرتو مانگوئل نام چندان آشنایی نیست، هرچند که یکی دو مقاله و کتاب تا به امروز از وی به فارسی ترجمه شده است. یکی از نکات مهم کار این آنتولوژیست، نویسنده و ویراستار، تحقیقاتی است که درباره ایده کتاب، کتابخوانی و بعلاوه کتابخانه ها به رشته تحریر درآورده است که از میان آن ها می توان به کتابخانه در شب اشاره نمود.

جست وجو در ماجرای کتابخانه های گوناگون، تفاوت کتابخانه شخصی و عمومی

ایده این کتاب زمانی به فکر آلبرتو مانگوئل رسید که کوشید برای خانه قرن پانزدهمی اش در شهر لوره، در فرانسه، کتابخانه ای بسازد. این نویسنده تحسین شده حوزه کتاب و مطالعه در این کتاب بر موضوع کتابخانه انگشت گذارده است. مانگوئل، با شوقی مطیع ناشدنی، ما را به جست وجو در ماجرای کتابخانه های گوناگون می برد؛ از قفسه کتاب هایش در دوران کودکی تا کتابخانه های کامل در اینترنت، از کتابخانه ها در مصر باستان و یونان گرفته تا دنیاِ عرب، از چین و رُم تا گوگل در دنیاِ امروز.

نویسنده در فصل نخست کتاب با نام کتابخانه به مثابه اسطوره استدلال می نماید که یک کتابخانه شب هنگام است که سرشت حقیقی خود را نشان می دهد و به نقل از والتر بنیامین می نویسد: تنها با فرا رسیدنِ شب است که جغد مینروا [جغد مینروا نزد رومیان نماد الهه خرد و حکمت است] می توانید بال پرواز یابد (ص13). مانگوئل استدلال می نماید که آن دسته قوانینی که در طول روز کتابخانه را سرپا نگه می دارند، شب هنگام فرو می ریزند و این موهبی است برای کتابخوان که به دور از قوانین دست وپاگیر در میان کتاب ها سیر کند.

فصل دوم کتاب کتابخانه به مثابه نظم از تجربه شخصی خودِ نویسنده در کودکی آغاز می گردد که در آن دوران این عادت را داشت که کتاب ها را بر اساس معیارهایی چون مقدار طبقه بندی کند. مانگوئل در این فصل به این نکته اشاره می نماید که آن چه میان کتابخانه شخصی و عمومی تفاوت می گذارد این نکته است که در اولی می توان نوعی رده بندی افسانه ای و خیال بافانه را پی گرفت. او از والری لاربود، نویسنده به نام فرانسوی یاد می نماید که کتاب هایش را براساس زبان با رنگ های آبی و قرمز طبقه بندی می کرد (ص40).

فصل سوم با نام کتابخانه به مثابه فضا به این ایده می پردازد که هر اثر در یک کتابخانه، با توجه به نظم و ترتیبی که آن کتابخانه داراست، جایگاهی را از پیش برای خود قائل می گردد. این سازوکارِ ارزش گذاری نویسنده را به قرون وسطی و بعلاوه عصر حاضر و قوانین امروزی برای ارزش گذاری می کشاند.

فصل چهارم کتاب، کتابخانه به مثابه قدرت، درباره قدرت خواننده کتب است. مانگوئل می نویسد: قدرتِ خواننده نه در توانایی اش برای جمع آوری اطلاعات، نظم دهی و لیست بندی بلکه در تفسیر این متون، ارتباط دادن شان به یکدیگر و بعلاوه تغییر شکل دادن اینان نهفته است (ص91).

فصل پنجم، کتابخانه به مثابه سایه، به یکی از خیال ها و پندارهای بشر می پردازد؛ کتابخانه ای که همه آن را ساخته باشند و این کتابخانه متعلق به هیچ کس نباشد؛ کتابخانه ای جاودان که به شکلی رازآمیز نظم را در دنیا برپا دارد. در عین حال، نویسنده اذعان می دارد که برتری دادن به یک نوع اندیشه در نهایت به استبداد اندیشه می انجامد. او در انتها بحث از یکی از نمایشنامه های نابودشده سوفوکل با نام عشق های آشیل نام می برد که تنها این جمله از آن به جای مانده: در مقدونیه، در دورانی تاریک... (ص127). مانگوئل می گوید که آنانی که این کتاب را سوزاندند چه بسا هنوز از نجات یافتن این جمله از کتاب در خود بغرند.

فصل ششم کتاب کتابخانه به مثابه شکل نام دارد؛ مانگوئل در این فصل با این جمله معروف در آموزشگاه آتن آغاز می نماید: آن کس که هندسه نمی داند پای بدینجا نگذارد (ص129). این فصل اختصاص دارد به تغییرات گوناگون در معماری کتابخانه ها در قرون متفاوت و بعلاوه تغییر در ماهیت کتابخانه ها.

در فصل هفتم، کتابخانه به مثابه اقبال، نویسنده استدلال می نماید که کتابخانه مکانی است مملو از بخت و اقبال. کتاب ها، پس از آن که در کتابخانه قفسه بندی و شماره گذاری می شوند، کماکان خصلت پویایی خویش را حفظ می نمایند و به تصمیم خویش مسیرهای گوناگون و متفاوتی را پی می گیرند (ص163).

فصل هشتم کتاب با اسم کتابخانه به مثابه کارگاه به مکان هایی می پردازد که نویسنده یا خواننده خود را در آن با اقلام گوناگون کتاب و دست نوشته مدفون می نماید. مکان هایی از این دست، به زعم نویسنده، همچو آشیانه ای اند که به اندیشه و حتی تنِ شخص شکل و شمایل می دهد (ص178).

در کتابخانه به مثابه فکر، فصل نهم کتاب، با آنالیز سرنوشت اَبی واربورگِ فیلسوف و کتابخانه اش به این نکته می پردازد که کتابخانه ها و مکان های مطالعه می توانند جان مایه ای از فکرِ نگارندگان را در خود جای دهند (ص212)، نگارندگانی که چه بسا سال هاست درگذشته اند و دیگر جایی در دنیای خاکی ندارند.

فصلِ کتابخانه به مثابه جزیره به آنالیز داستانِ رابینسون کروزوئه می پردازد و آن را آغازی می داند بر جامعه ای نوین و پیشرو؛ جامعه ای که نویسنده کتاب تصمیم گرفت آن را با کتاب همراه کند. نویسنده معتقد است که کتابخانه کروزوئه نشانه ای است از جامعه امروزی انسان (ص 233).

فصول یازدهم و دوازدهم کتاب، کتابخانه به مثابه بقا و کتابخانه به مثابه نسیان، به این نکته می پردازد که خواننده چطور می تواند در میان برگ ها و جلدهای کتاب ها گشت و بزند و از آن چه که نمی توان در قالبِ کلمات بیانش کرد تصویری برای خود پیدا کند. نویسنده یکی از مهم ترین کارهای کتابخانه را انتقال حافظه (ص266) می داند.

در فصل کتابخانه به مثابه هویت به بسط این می پردازد که کتابخانه هر فرد، با گوناگونی هایش، تجلیِ هویت و شخصیت هر فرد است و آن را بازتاب می دهد (ص294). فصل آخر کتاب هم با نام کتابخانه به مثابه وطن بر همین امر اشاره دارد: هر خواننده یا ولگرد است و یا جوینده ای که به منزلگاه بازگشته است (ص308).

کتابخانه در شب سال 2005 و در 384 صفحه از سوی انتشارات دانشگاه ییل منتشر شد.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران

به "جست وجو در ماجرای کتابخانه های گوناگون، تفاوت کتابخانه شخصی و عمومی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جست وجو در ماجرای کتابخانه های گوناگون، تفاوت کتابخانه شخصی و عمومی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید